انتها و بوسه

انتها و بوسه

انتها رسیده ها
انتها و بوسه

انتها و بوسه

انتها رسیده ها

من و بیهودگی های باسن

ثبت اسناد

بیا دست نیافتنی ترین بوسه

بیا تا تو را تا امتدادت سر بکشم

تو برای منی

تو اسب ترین نجیب قلب منی

دلم مست تر از شلنگ هایی است که تخته می کردی

تو را نمی خوابانم

دگر باره برج های دو قلو با هیچ بن لادنی دوست نمی شود

برج هایت را برای من آماده ساز

سند خورده ایی؟

سندت میزنم

به  نام مبارک نیمه شب

پدرم چند روزی بود که مدام اصرار میکرد برام بره خواستگاری

دقیقاً خواستگاری اون دختری که یه عمره در حسرت داشتنش میسوختم؛البته نباید فکر کنید این یه اتفاق تصادفی بوده؛اون میدونست من کی رو دوست دارم.

شب بیستم بهمن بهشون زنگ زدن و رفتن خونشون؛با وجود اینکه من سربازم ؛اما به نظر میرسه قبول بکنن.به نظر میرسه اون مال من میشه.

باید دنبال یه کار پاره وقت باشم.

یه دل خوشحال و یه دل ساکتم

دنیا بهم یاد داده به خاطر هیچ چیز خوشحال نشم و به خاطر هیچی ناراحت نشم.

این بزرگترین درسیه که تو 26 سال زندگی یاد گرفتم؛اینکه دنیا تا وقتی چیزی رو از صمیم قلب بخوای ازت دریغش میکنه ؛و دقیقاً وقتی بریدی ؛وقتی دیگه دل مرده شدی؛دو دستی میاد تقدیمت میکنتش

عجب دنیا فاحشست

خدا این صفت رو به دنیا داده تا اونایی که میفهمن دل بهش نبندن

من فهمیدم اما ...

واقعاً انسان نادونه و فراموش کار

دلم میخواد ...

بعد این همه مدت در جواب اونی که میگه کارتو برات درست میکنم به شرط اینکه با من باشی

بهم میگه نمیدونم چیکار کنم

یعنی کاره براش مهمه و اینم که اون میخواد باهاش باشه ...

سر دو راهی گیر کرده

نمیدونه چیکار کنه

من میگم فدای سرت عزیزم برو باهاش باش ؛برو سر کاری که اون برات جور کرده و هزینشم اینه که باهاش باشی

بی خیال اون احمقایی که یه عمر تمام پیشنهاد های دخترا رو رد میکردن و وقتی بهش زنگ میزدن اولین حرفش این بود که من نامزد دارم

گور پدرشون

خرا باید خر بمونن

زندگی اینه

آره عزیزم بهش فکر کن

خوبه برای تو اشکال نداره اینکه سبک سنگین کنی ببینی باهش بودن +کار خوبه

یا باهاش نبودن+ بی کاری

بگذریم از اینکه اون نره خر حتی نمیتونست به اینم فکر کنه

خاک بر سر آدم های خاک بر سر