-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 2 آذرماه سال 1400 20:27
اگه میدونستم اینقدر تحت تاثیر بقیه هستی هیچوقت برای داشتنت اینقدر تلاش نمی کردم
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 1 آذرماه سال 1400 23:58
اوهههه این همه سال گذشت این همه حال گذشت واقعاً وبلاگ دفتر چه خاطراته سلام به همه حال های رفته به همه زنده هایی که مردن
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 30 آذرماه سال 1395 21:38
بیزارم از شلوغ ترین تنهایی سال بیزارم از یلدا
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 27 آبانماه سال 1395 21:22
یادت برود یا نه من همانم که دیگر نیست همانی که دیگر بود دیگر شد و دیگر نیست
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 22 فروردینماه سال 1395 10:27
من علاقه شدیدی به کهنگی دارم همین که تو این فضای جدید شبکه های اجتماعی کسی بیاد و به وبلاگش سر بزنه برام خیلی جالبه امیدوارم کسی این نوشته رو نخونه امیدوارم تنها کسی باشم که وبلاگ خودم رو میخونه امیدوارم در عین قابل دیده شدن برای همه ناپیدا باشم مثل یه واقعیت ملموس که همه فراموشش کردن. فراموش شده چون اینقدر نبوده که...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 19 فروردینماه سال 1395 21:32
چشم هایم با تو خنده هایم با تو دست هایم با تو همه جوانیم با تو و حالا تمام تنهایی هایم هم با تو
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 19 دیماه سال 1394 19:48
نبوده ام نبوده ام نبوده ام ...
-
دشمن درون
شنبه 31 مردادماه سال 1394 15:16
اینجا میان این برهوت به جز تنهایی من و خلسه ی گریه های رقیقت حاصلی برای توافق نیست دشمن دیرینه ی من سبوی خشکیده شده ما همیشه در جنگیم
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 25 خردادماه سال 1394 15:48
به اندازهی تمام حجم مرگی که تو را در آغوش گرفته است دوستت دارم و برای با تو مردن زنده ام من فقط به آرزوی خواندن آنچه تو می خواهی میگویم اینجا میان مرز اسیر ها و رسته ها من من من برای تو پُست می دهم اینجا خلیل هم میسوزد باور کن خلیل هم میسوزد حُرم حرمت خانه خرابم کرده ...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 11 خردادماه سال 1394 08:54
آخخ اووف و چقدر تیز شده ای؟ تیغت بریده دست من را
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1394 15:33
بیهوده نگو پژواک ندارد در کوه صدای افتادن برگ بیهوده مرو بیهوده منشین اینجا صندلی ها هم انگولکت میکنند اینجا میان دو راهی ماندن و سخت ماندن همه مانده ایم و فحش های رکیک اگر نیتت خیر باشد نیک است نیکوست خواندن شعر در مدح نیکوست دروغ با کافر نیکوست ربا با کافر ...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1394 09:04
چند وقته خیلی بی قرارم
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1394 09:36
یک روز از این جا میروم اما تمام شب نخواهم تاخت نخواهم گریخت حتی دیگر ارزش گریختن نداری
-
لوزان
سهشنبه 11 فروردینماه سال 1394 10:43
و این میانه که سر یک میز نشستیم گاهی برای خوردن با هم و گاهی هم، خوردن هم من به تو معتقدم و به پارگی مقعد خویش چه توافق بکنیم چه تحریمم بکنی و چه سر بر سر پیمانه کنی سر این خط آخر می رسد به ته دلتنگی تو و گشادی بی انتهای من
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 10 فروردینماه سال 1394 11:38
به توافق برسیم یا نه من با تو قهرم
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 5 فروردینماه سال 1394 08:53
سال نو مبارک ویدئو قتل یک زن افغان توسط یک عده مرد رو دیدید که به جرم توهین به قرآن کشته و سوزانده شده؟؟ به جز اینکه از مرد بودن خودم شرمسار شدم از مسلمان بودن و انسان بودن هم شرمسار شدم جالب اینکه افرادی که این عمل رو انجام میدادن غالیاً جوان یا در میانسالی بودن از اینکه هنوز در قرون حماقت به سر می بریم شرمسارم
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 21 بهمنماه سال 1393 07:54
این آسمان اخته شده
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 1 بهمنماه سال 1393 08:09
کلاً حال و حوصله خودمم ندارم خیلی بی خود شدم
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 15 دیماه سال 1393 12:39
ما به هیچ چیز دل نمی بندیم ... مگر دل نبستن
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 3 دیماه سال 1393 12:24
تمام دلبستگی هایم که نمناک و غم انگیز است و دنیایی که بی اندازه خون ریز است مرا با تو ؛تمام خاطراتم با خدایم
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 3 آذرماه سال 1393 11:43
جایی که پای از تو بریدم و خدا را شاهد گرفتم بر دِینی که ندادی و ندادی ندانت را هم به نیک گرفتم فال گرفتم خاطرت را از خط خیالات هوا و چقد وسوسه دارد عشق و چقدر وسوسه دارد خواب در بستر عریانی دوست ناگهان خواب شدیم ناگهان لخت به بازار شدیم ناگهان آفتاب را در آفتابه گرفتی و خدا را شاهد و چقدر بیهوده نمانده بر شاخ برگ...
-
آرم
یکشنبه 2 آذرماه سال 1393 15:03
هیچ مرا نخواست هرگز به اندازه ی تو تو همان چشم به راهی چشم به راه همه شب که خدا نیز به اندازه ی تو خواب و بیدار نماند و چقدر وسوسه دارم که تو را خواب کنم تا بخوابی آرام و بمیرم آرام
-
دل
چهارشنبه 28 آبانماه سال 1393 07:57
و دلم به اندازه ی توست به همان وسعت بی برگی شب و دلم خواب نماست دل من خون پاشیده به فواره ی خاک گفته بودم که منم خواب شده در اوج نیاز آه ای بستر بی خوابی من ای دل دل و بی تابی من چقدر نزدیک تو بودم اما دور نباشم ،نیستم ...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 7 آبانماه سال 1393 14:21
از تمام مردم نادان دور خواهم شد و خودم با خودم تنها خواهم ماند...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 19 مهرماه سال 1393 15:27
حرف هایی که گفته نمی شوند پخته تر می شوند...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 26 شهریورماه سال 1393 13:52
نه ریسم و نه جمهور دارم تنها مانده ام و خودم تو را برای خودت می پرستم مومنانه به مخلوقیت تو مشکوکم تو نه از خاکی و نه روح خدا تو هشت انقلابی یمنی بمب شده ام و انتحارت میکنم به خدایی که شک دارم تو نباشی بیهوده مانده ام در تکفیر کودکیم
-
رها نکن
چهارشنبه 26 شهریورماه سال 1393 10:15
هیچ نگفته ام برای لحظه های خواب تو برای برقراری عبور خوب تو میان دست های من هیچ نگفته ام به جز سکوت که گفتنت برای من مقدس است و ذهن بی وجود من برای تو کم است گمم بکن میان خوار و بار هرزگی من ولی برای خاطر خدا مرا رها نکن
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 9 شهریورماه سال 1393 14:01
داعش اسلام و دیگر هیچ ...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 29 مردادماه سال 1393 13:39
کمکم کن سنگین شده ام در خواب خونین شده ام در شب چه بجنگی خونین یا خون به سرت دارم دست از سر سرخ تو بر نمی دارم
-
ایمان
یکشنبه 26 مردادماه سال 1393 09:24
کافر نیستم اما از کلیشه های مومنانه بیزارم