چنان خشک شده ام
که دیگر نه می توانم بنویسم
و نه باشم
رود ها هم خشک میشوند
ما که گندابه اییم
راست به تو میگوییم
خسته ام
خاطراتی که مرا یاد شده
خطرات ره عشاق شده
به خاطراتت چنان امید بسته ام
انگار دفترچه خاطراتم