انتها و بوسه

انتها و بوسه

انتها رسیده ها
انتها و بوسه

انتها و بوسه

انتها رسیده ها

لذت داشتن عزیز ترینم

گشته ام

و نیافته ام

ای خدا اگر یافتی

شماره همراهم را که داری؟

با پیامکی خبرم کن

هر چند همیشه انقدر سرت شلوغ است

که یادت میروم

شیفته شدم

ده شیفت پی در پی

شیفته در شیفت شب

و اکنون من و شیفت و شیفته و شیافت

چقدر به شب محتاجم

سزار

تو را تا امشب می نوشم

اسب می شوم

سرد و چرب و خاک خورده

شمبلیه ها را در شیفت شب شیافت کن

من محصور بوسیدنم

گلشیفته ی عزیز

تصاویر سراسر ثوابت را دیدم

ای کاش دوزش را بیشتر میکردی

دیشب چقدر شعرم می آمد

و امروز در این یخچال

بیش از هرچیز دستشویی دارم