انتها و بوسه

انتها و بوسه

انتها رسیده ها
انتها و بوسه

انتها و بوسه

انتها رسیده ها

دل

و دلم

به اندازه ی توست

به همان وسعت بی برگی شب


و دلم

خواب نماست


دل من

خون پاشیده به فواره ی خاک


گفته بودم که منم

خواب شده در اوج نیاز

 

آه ای بستر بی خوابی من

ای دل دل و بی تابی من

چقدر نزدیک تو بودم اما

دور نباشم ،نیستم ...

از تمام مردم نادان دور خواهم شد

و خودم با خودم تنها خواهم ماند...