شیفته شدم
ده شیفت پی در پی
شیفته در شیفت شب
و اکنون من و شیفت و شیفته و شیافت
چقدر به شب محتاجم
سزار
تو را تا امشب می نوشم
اسب می شوم
سرد و چرب و خاک خورده
شمبلیه ها را در شیفت شب شیافت کن
من محصور بوسیدنم