انتها و بوسه

انتها و بوسه

انتها رسیده ها
انتها و بوسه

انتها و بوسه

انتها رسیده ها

در پی چندمین بار پخش کارتون آنه شرلی دختری با مو های قرمز 

========= 

 

آه آنه آنچنان راست آلت تناسلیم ایستاده که انگار تو تمام آلتت را به رادیو تلوزیون ما زده ای 

همیشه بوی عطر شرت بنفشت در قاپ صفحه جادویی ما می چرخد 

آه آنه  

اگر یک شب گیرم بیایی 

که نخواهی آمد 

آنچانان تلائلو سوتین سرخت را با مو های زیر بغلت به رخت می کشانم 

که به عمق سفاکی خون ریز آلتم پی ببری 

آنه اکنون تو را و تمام کارتونهای مسخره را چنان در ذهنم می نمایم  

انگار سوار بروگاتی شده ام  

آنه شیر مادرت دیگر پخش نشو 

زنان با کمال احترام 

باید بگویم که چقدر حسودید و نادان

خدای من

خدای خوب و مهربانم

دستت درد نکنه

از بس توسط تقدیر و خواست قشنگت نموده شدیم که دیگه رمقی واسه بخیه کردن جاش نیست

خدایا ممنونم از بس دهنمو آسفالت کردی

خدایا دمت گرم که تا بیخ تو من فرو ش کردی و درش نمیاری

خدایا مبادا به یه بنده ی دیگت ظلم بشه خودم که هستم تا جا داره بتپون تو ما

خدا یا حیف ارزه خودکشیم ندارم و إلا میزدم همه برنامه هاتو بهم میزدم تا دیگه از اون بالا فقط واسه خندیدنت به من نگاه نکنی

خدایا بدجور نا امیدم کردی

دراتو باز بزار

انگاور اسه من در باز نداری