انتها و بوسه

انتها و بوسه

انتها رسیده ها
انتها و بوسه

انتها و بوسه

انتها رسیده ها

اینان چنان خایه های مارا کشیده اند که تخم نمی کنیم بگوییم چرا ماست گران شده است

دچار خایه کشیدگی شده ایم....

آلت بر شهری که در ان فلفل را آلت می نامند

تا شکست نخوری و دهنت سرویس نشه

شکست نمیخوری و دهنت سرویس نمیشه

پس شکست نخور و نذار دهنت سرویس بشه

اما اکه شکست خوردی و دهنت سرویس شد

بازم تلاش کن شاید این بار شکست نخوردی و دهنت سرویس نشد

تقدیم با عشق

خواب دیدم

انگار خوابیده بود

خدای خوب ترسا

و انگار تمام خالی بودنم از پیمانه ای پر شده بود

وزین ترین نوازش خواب مردگی من

کانگرو بخورم یا نخورم دوستت دارم

تو هنوز برایم مثل ماه شب های کویری

عشقت هرگز به پایین تنه ام نفوذ نکرد و نخواهد کرد 

تا ابد برای بالاتنه ات دوستت دارم

وقتی هنوز راه نیفتاده بود 

کودک نو پای وجودم

آنگاه من خامه ها را روی نان مالیده بودم و

پی عشقت را به تن ساییده بودم 

این ساییده ترین عشق جهان 

سوهان باشی یا سمباده

من مالیده ات هستم همه روز



همین ...

زده ام به آخرین سیم

خایه ایی هم نیست

کاش مالیدن را خوب بلد بودیم تا صد ها سال با عزت و شرف زندگی می کردیم