انتها و بوسه

انتها و بوسه

انتها رسیده ها
انتها و بوسه

انتها و بوسه

انتها رسیده ها

میگذشتم اما

باز هم باشویه ی گریه هایت خیسم میکرد

تو کدام باران را باراندی؟

کدام نیمه ی من سیلاب راه انداخت؟

مگر چقدر میتوان گذشت و نماند؟

باید ماند

تو برای ماندنی نه برای رفتن

خانه ام باش

خالی اما مملو

نظرات 1 + ارسال نظر
Haamed پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:36 ق.ظ http://www.haamed.blogsky.com

یه توضیح مختصر: سالهاست داداشم خرج خانواده ما رو میده.امر امر ایشان هست. ایشان گفته باید با فامیل قطع رابطه کنید طوری که نه کسی بیاد خونه ی ما نه ما بریم خونه ی کسی. پس جایی برای رفتن ندارم.

اندر دل آتش درآ
دیوانه شو ،دیوانه شو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد