انتها و بوسه

انتها و بوسه

انتها رسیده ها
انتها و بوسه

انتها و بوسه

انتها رسیده ها

فدای تمام بد بینی هایت

چگونه میتوانم از تو بنویسم

وقتی وفق مراد ما هیچ می بارد؟

اما هیچ نترس

این آلپرازولام ها را بردار و به شام بگریز

وانمود کن که بریده ای

آبلیمو شده ای

ماست و خیار باش اما در نهان خانه من

چیپس دروغ ماست بر ما

تمام روزمرگی شب را

کناره بوسه هایت طی میکنم

اما

کویر ها فراوان در پیش

کشته باریش

زنده ها بی ریش

ایمون زاید خوابیده

و من سالها در خواب


نظرات 1 + ارسال نظر
Haamed جمعه 14 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:36 ق.ظ http://www.haamed.blogsky.com

شعرهای قشنگی هستن.
همین وبلاگ رو دارم که توش بنویسیم و خودمون رو خالی کنیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد