انتها و بوسه

انتها و بوسه

انتها رسیده ها
انتها و بوسه

انتها و بوسه

انتها رسیده ها

خمینی شهر

باشد که باشم 

سر در گم  و لولی وش 

تا لوله کنم هر دم 

اوراق قضایی را 

با ران فضا خورده 

لوله کنمت تریاک 

دوده کنمت سیگار 

نخ کنمت امید 

بر باد،آی بر باد 

بر بادم و بر بادی  

دادی تو مرا بادی 

از روی شب خیره  

مهتاب نمایان شد 

عید است،دگر عید است 

شرطه1 بیار و می 

بر گیر شراب از ری 

تا قوت و جان گیری  

آنگاه به بستان رو 

شرت از سر او بر دار 

اینجا چه باغی است 

اینجا خمینی شهر !!!! 

بر خورد کنم هردم  

با هرکه ندارد شرت 

تجاوز در حد تعامل  

در بستر باغی نو 

ای بازو دروازه 

باز است کتاب ما 

آوازه و شور ما 

سوز است به نور ما 

تا کو به کجا خواهی؟ 

لخت است تمام ما 

تا چند به چون خواهی؟ 

ای خاک بر آن ما

ای رود بر عود ما 

ای ناوک نادانان 

ای خرمن بی جانان  

مانیز حماقت را دیدیم ،خمینی شهر.!!!!! 

 

 

1.پاسبان و مأمور حافظ رعایت شئونات دین

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد