شرراه را روشن
مشروب از مشرب چه کسی می نخورم
وای تو چرا از ما دوری
دخترک پلت کجا کشیده؟
من همیشه به تو آسفالت میفروشم
بیا نزدیک
هم آوردت آمده
چنان برویم که باز نگردیم
بیا نطفه ام را در دریا بریز
سلاح برکش
دوشقه ام کن