آه بستر رودخانه تو را میخواند
ماهی شو
من سنگلاخم
بیا روبه مهتاب کنیم
پشت به همه
روبه محبوبه ی شب
عریان شو
حقیقت فقط عریان است
تو غیر از حقیقت نیستی؟
بچرخ
باز کن
بالهایت را میگویم
می آیم
نترس هنوز بامداد نزاییده