انتها و بوسه

انتها و بوسه

انتها رسیده ها
انتها و بوسه

انتها و بوسه

انتها رسیده ها

احساس میکنم به دو نیم تقسیم شدم     

نیمی از من امیدواره به آینده اون همیشه منو به سوی نور هدایت میکنه به سوی خدا 

این نیمه من همرته ذاتمه ازم جدا نمیشه چون همیشه و در همه شرایط باهام بوده 

اما نیمه دومم همیشه منو به سایه میبره من همیشه ساکن سایه میشم وقتی این نیمه بهم غلبه میکنه 

غالباً از چند ماه پیش این نیمه روی رفتارم در جامعه و بین مردم حکومت کرده  

و نیمه سفیدم توی خلوتم بیشتر خودشو نشون داده 

همه شکستهام و بدبختی هام  رو از چشم خودم میدونم اما احساس میکنم این سکستها غذای جامعه است و باین شکستها سیر میشه  

اون این شکستها رو به ما تحمیل میکنه در حالی که ما معصومانه چشم به محبتش دوختیم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد