هیچ نگفته ام
برای لحظه های خواب تو
برای برقراری عبور خوب تو میان دست های من
به جز سکوت
که گفتنت برای من مقدس است
و ذهن بی وجود من برای تو کم است
گمم بکن
میان خوار و بار هرزگی من
ولی
برای خاطر خدا مرا رها نکن
داری خواهش میکنی؟
نه
داری خواهش میکنی؟
نه