انتها و بوسه

انتها و بوسه

انتها رسیده ها
انتها و بوسه

انتها و بوسه

انتها رسیده ها

خواب های هرزگی

دمی که بر می خیزم

و میمیرم برای خفتن

خوابگاه خون آلود آرزوهایم

هرگز برای با تو بودن منتظر نماند

چنان در هیچ فرو رفته ایم

انگار هیچ نبودیم و «از هیچ کمتریم»

خانه هایی آباد و لبالب

اما ...

دل من وسعت بیکرانی میخواست

که نداشت

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد